یک پنجره،کافیست

فقط تا فردا می نویسم.

یک پنجره،کافیست

فقط تا فردا می نویسم.

اغاز

بی مقدمه سلام.

سلام به خودمو باز هم به خودم و البته رهگذرهایی که میانو می خونن و میگن این خمول چقد چرت میگه و البته کسایم که دلشون میسوزه و میگن این چه دل پری داشته.

نوشتن را به پاس نشان دادن درون خود(درونی گندیده)دوست میدارم.

نوشتن را به پاس نشان دادن کثیفی های این دنیای توفوگوهی دوست میدارم.

پس مینویسم و نوشتن را تا رصد کردن نور مهتاب در این ظلمت ادامه میدهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد