یادت نگرانم کرد.
چه کنم؟؟
یادت که می افتم زمان برایم ثابت قدم می شود
کاش میشد به عقب برگشت
کاش میشد چراغ ذهنم را دوباره با تو روشن کنم
کاش لحظه های با تو بودن دوباره تکرار میشد
اما....
تو رفتی و از مداد رنگی زندگیم فقط مشکی را برایم باقی گذاشتی
بدون تو دگر پاییز هم رنگی ندارد
تو رفتی و من قلم زنان به اینجا میرسم که بگویم
.
دوست دارم
سلام وبلاگتون خیلی جالبه مخصوصا شعراتون...واقعا قشنگه...بهتون تبریک میگم...خوشحال میشم به وب منم سربزنید...بدرود