برگی از دفتر صد برگ نگاهم هستی
تو ورق خواهی خورد
پلک خواهم زد من
هست باقی هنوز
دفتر خط دارم.
مغز چوبی هم هست
که کمک خواهد کرد
برود راه هنوز
دستَکِ هرزه من
بنویسد بازم
که دوست دارم.